- بازدید : (147)
جملاتی از بخش دوم کتاب درباره زندگی : پاسخ افراد به نامه ویل دورانت
پاسخ جان ارسکین به نامه ویل دورانت :
به نظرم نژاد انسان مرتکب دو خطاى بد در تفکرش شده است. یکى، فراموش کردن این نکته است که زندگى معنوى ما همان قدر طبیعى است که زندگى فیزیکى ما. فلاسفه چه مایل باشند و چه مایل نباشند تصدیق کنند که ما صاحب روح هستیم، بدیهى به نظر مى رسد که ما مجهز به چیزى هستیم که رویاها و ایده ها را تولید مى کند، بناى ارزش ها را مى گذارد.
من معتقدم عنصر الاهى در انسان، هر آن چیزى است که باعث مى شود زندگى اى داشته باشیم شایسته ى به یاد آوردن، بى ضرر براى دیگران، و مفید براى آنها؛ زندگى اى که بر ذخیره ى حکمت و آرامش ما مى افزاید.
پاسخ چارلز بیرد به نامه ویل دورانت:
زندگىِ خوب، غایتى است که باید به خاطر خودش آن را دوست داشت و از آن لذت برد.
پاسخ جان کوپر به نامه ویل دورانت:
براى بازگرداندنِ آزادى نهانىِ اندیشه و احساس به زندگى فرد، آن زندگى باید در آنِ واحد هم احترام آمیز باشد و هم شکاکانه.
کل چشم انداز زندگى را در نهایت، همچون رویایى در دل رویایى شمردن، که همچنان ممکن است مرگى ما را از آن بیدار کند؛ هیچ باورى نداشتن جز این باور که هر سنگدلى و قساوتى شر است و همه ى زندگى ها مقدس و صاحب حرمت اند؛ به این ترتیب، به نظر مى رسد که مى توان عالم اخترشناسى را در قیاس با تمرکز بر راز آگاهى، در درجه ى دوم اهمیت قرار داد، رازى که نهفته است در آن “شوقى که به تنهایى زندگى را ابدى مى سازد.”
پاسخ ادوین آرلینگتون رابینسون به نامه ویل دورانت:
زمانى به فیلسوفى گفتم همه ى فیلسوفانِ دیگر کسب و کارشان را از دست مى دادند اگر یکى از آنها دست بر قضا حقیقت را کشف مى کرد.
پاسخ آندره موروئا به نامه ویل دورانت:
ما فقط مى دانیم که نمى دانیم. آیا این اعتراف خیلى وحشتناک است؟
پاسخ ارنست ام. هاپکینز به نامه ویل دورانت:
اینکه احساسات را نمى توان بیان کرد ضرورتا به این معنى نیست که آنها نادرست اند.
پاسخ سى. وى. رامان به نامه ویل دورانت:
ارزش زندگى در این است که بکوشیم و آن را کمى بیشتر از آنچه اکنون مى شناسیم، بشناسیم.
پاسخ ارنست دیمنه به نامه ویل دورانت:
انسان بدوى هیچ پرسشى نداشت که تخیلش یا حس هماهنگى اش با دنیاى پیرامونش نتواند پاسخى فورى به آنها بدهد. او خودش را با تحلیل و واکاوى خسته نمى کرد. فقط زندگى مى کرد و تجربه ى هر دقیقه براى او کافى بود.
پاسخ یک زندانى محکوم به حبس ابد به نامه ویل دورانت:
زندگى حتى پشت دیوارهاى زندان، مى تواند فوق العاده جالب و ارزشمند باشد، به همان اندازه که براى کسانى که در بیروت زندان هستند چنین است. در اینجا همه چیز بستگى دارد به ایمانى که انسان به صحت و استوارى فلسفه ى خود دارد.
- زمان انتشار: دو شنبه 15 آبان 1402
-
نظرات()
- بازدید : (132)
جملاتی از کتاب درباره معنی زندگی اثر ویل دورانت
ویل دورانت در ابتدای کتابش چند فصلی را به تشریح مسائل مرتبط با حقییقت وجودی انسان اختصاص داده است. او در این فصل ها که اینگونه نامگذاری شدهاند: مسئله و دین، مسئله و علم،مسئله و تاریخ،مسئله و آرمانشهر و خودکشی و عقل، به شکلی مایوسانه حقایق تلخی را بیانی جذاب و گیرا برای ما بیان میکند تا اهمیت موضوع مورد بحثش را بهتر و عمیقتر درک کینم.
بزرگترین اشتباه در تاریخ بشر، کشف حقیقت بود. کشف حقیقت، ما را آزاد نکرد مگر از پندارهایى که تسلى مان مى دادند و از قیدهایى که ما را حفظ مى کردند. کشف حقیقت ما را خوشبخت نکرد، چون حقیقت زیبا نیست و شایستگى آن را ندارد که با این همه شور و اشتیاق دنبال شود. حالا که به آن نگاه مى کنیم حیرت مى کنیم که چرا اینقدر براى یافتنش بى تاب بوده ایم چون هر دلیلى براى وجود داشتن را از ما گرفته است به جز لذت هاى لحظه اى و امید ناچیز فردا را.
هیچ کس حق ندارد اعتقاد بورزد، مگر آنکه شاگردىِ شک را کرده باشد.
صرفا جنگ هاى بزرگ نیستند که ما را در بدبینى فرومى برند، چه برسد به افسردگى اقتصادى این سال هاى اخیر. ما در اینجا با چیزى به مراتب عمیق تر از کاهش ثروتمان یا حتى مرگ میلیون ها انسان مواجه ایم؛ این، خانه ها و خزانه هاى ما نیستند که خالى اند، “قلب” هاى ماست که خالى است. دیگر، اعتقاد داشتن به عظمت و بزرگى پایدار انسان یا قائل شدن به معنایى براى زندگى که با مرگ فسخ نشود، ناممکن به نظر مى رسد. ما به دورانى از خستگى و دلمردگى قدم مى گذاریم، شبیه آن دورانى که تشنه ى تولد مسیح بود.
ارسطو مى گوید همه چیز، بارها و بارها، کشف شده و از یاد رفته است. او به ما اطمینان خاطر مى دهد که پیشرفت، یک توهم است؛ امور انسان مانند دریاست که در سطح ِ خود هزاران حرکت و آشفتگى دارد و چنین به نظر مى رسد که به سوى جایى پیش مى رود، در حالى که در تهِ خود بالنسبه بى تغییر و آرام است. آنچه ما آن را پیشرفت مى خوانیم شاید فقط تغییرات سطحى محض باشد.
هرچیز معنوى وقتى به فروش مى رسد یا به نمایشى رنگ و وارنگ بدل مى شود، مى میرد.
بزرگترین پرسش روزگار ما، نه کمونیسم در برابر فردگرایى است و نه اروپا در برابر آمریکا و نه حتى شرق در برابر غرب؛ بزرگترین پرسش این است که آیا انسان ها مى توانند زندگى بدون خدا را تاب بیاورند؟
دین امیدهاى انسان را در جایى مستقر مى کند که معرفت هرگز نمى تواند به آن دست پیدا کند: یعنى فراسوى قبر.
شاید اختراع اندیشه یکى از خطاهاى اصلى بشر بوده است. اندیشه اول زیر پاى اخلاق را، با کنار زدن پشتوانه ها و حرمت هاى فوق طبیعى آن، خالى مى کند و آن را منفعتى اجتماعى جلوه مى دهد که براى نجات ماموران پلیس طراحى شده است و اخلاق، بدون خدا همان قدر ضعیف است که قانون راهنمایى و رانندگى، وقتى پلیس پیاده است.
انقلاب صنعتى خانه را نابود کرد و کشف داروهاى ضدآبستنى، خانواده، کهنسالان، اخلاق و شاید _به واسطه ى بى ثمرى هوش_ نسل ها را نبود مى کند. عشق، به تراکم جسمانى تجزیه و تحلیل مى شود و ازدواج هم به یک آسایش روانى موقت تبدیل مى شود که فقط کمى بالاتر از بى قیدوبندى جنسى است. دموکراسى به چنان فسادى دچار شده که فقط خدا مى داند و رویاهاى جوانى مان در مورد آرمانشهر سوسیالیستى، با این حرص و سیرى ناپذیریى که در آدم ها مى بینیم، هرروز بیشتر رنگ مى بازد. هر اختراعى قدرتمندان را قوى تر مى کند و ضعیفات را ضعیف تر. هر روال ماشینى، جاى انسان ها را مى گیرد و به ترس و وحشت از جنگ دامن مى زند. خدا که روزگارى تسلى خاطر زندگى هاى مختصرمان بود و پناهگاه ما در رنج ها و مصائبمان، ظاهرا از صحنه ناپدید شده است؛ هیچ تلسکوپى، هیچ میکروسکوپى او را کشف نمى کند. زندگى در چشم انداز فراگیرى که فلسفه است، تکثیر نامنظم حشراتِ انسانى بر روى زمین است، سودایى سیاره اى که باید زود چاره اى برای اندیشید؛ هیچ چیز جز شکست و مرگ یقینى نیست که خوابى که انگار بیداریى در پى ندارد.
ما با واژه هایى مانند جهان وحیات، ابدیت و نامتناهى، آغاز و انجام بازى مى کنیم. ولى ته دلمان مى دانیم که اینها فقط علامت جهل اند. ما هیچ وقت نخواهیم فهمید که آنها چه معنایى باید داشته باشند.
به واسطه ى حکمتِ قانون گذارانمان، فقط آدم هاى باهوش ممکن است از باردارى جلوگیرى کنند، درحالیکه احمق ها دستور دارند تولید مثل کنند و بر جمعیت نوع خود بیفزایند. راز فسادِ سیاسى ما و مواد خام “ماشین هاى”شهرى مان، در همین تولید مثل بى قاعده ى اراذل و اوباش نهفته است. دموکراسى از پا مى افتد چون “همیشه اکثریتى از احمق ها وجود دارد.”
اگر کودک خوشبخت تر بزرگسال است به این خاطر است که بدنِ بیشتر و روح کمترى دارد و مى فهمد که طبیعت قبل از فلسفه مى آید. او براى دست ها و پاهاى خود معنایى فراتر از فایده هاى فراوان آن نمى جوید.
اگر کسى بخواهد به زندگى خود معنى ببخشد باید هدفى بزرگتر از وجود خودش و پایدارتر از زندگى خودش داشته باشد.
- زمان انتشار: دو شنبه 15 آبان 1402
-
نظرات()
- بازدید : (137)
تکنیک های مدیریت زمان
آیا معمولا وقت شناس هستید یا نه در کار خود زیاد تأخیر دارید؟ آیا کارها را در مدت زمانی که تعیین کردهاید تمام میکنید؟ آیا گزارش یا کار خود را به موقع تحویل میدهید؟ آیا میتوانید کاری را تا قبل از رسیدن تاریخ ضربالاجل انجام دهید؟ آیا مدیر زمان خوبی هستید؟
اگر پاسخ شما به هر یک از سوالات بالا “نه” است، به این معنی است که زمان خود را آنطور که میخواهید، مدیریت نمیکنید. در اینجا نکاتی برای مدیریت زمان وجود دارد که به شما کمک میکنند زمان را بهتر مدیریت کنید:
۱. یک برنامه روزانه ایجاد کنید
قبل از اینکه فردا برسید، برای روز بعد خود برنامه ریزی کنید. این کار را صبح یا حتی بهتر از آن، شب و قبل از خواب انجام دهید. این کار به شما یک نمای کلی از نحوه سپری شدن روز میدهد. به این ترتیب، شما تحت فشار زمانی قرار نمیگیرید. وظیفه شما در این روز این است که به بهترین شکل ممکن به برنامه پایبند باشید.
۲. برای هر کار محدوده زمانی تعیین کنید
با خود روراست باشید و مشخص کنید که باید X را تا ساعت ۱۰ صبح، Y را تا ساعت ۳ بعدازظهر و Z را تا ساعت ۵:۳۰ بعد از ظهر تمام کنید. این کار باعث میشود کار شما طولانی نشود و همچنین، زمانی که برای فعالیتهای دیگر در نظر گرفتهاید را صرف این کار نکنید.
۳. از تقویم استفاده کنید
داشتن تقویم، اساسیترین گام برای مدیریت فعالیتهای روزانه است. در حال حاضر به اندازه انگشتان دست و یا حتی بیشتر ابزار آنلاین برای مدیریت تسک و زمان وجود دارد که میتوانید در آنها تقویم کاری خود را بسازید.
حتی اگر به ابزارها دسترسی ندارید و کار با آنها برای شما سخت است، میتوانید سراغ ابزارهای سنتی مانند اکسل و یا تقویم گوشی موبایل خود بروید. به این ترتیب، بدون توجه به جایی که هستید میتوانید به برنامه خود دسترسی داشته باشید.
۴. از یک نظم دهنده استفاده کنید
یک نظم دهنده و سازماندهی کننده به شما کمک میکند تا از همه چیز در زندگی خود آگاه باشید. از این ابزارها میتوانید برای سازماندهی اطلاعات، فهرست کارها، پروژهها و سایر موارد متفرقه استفاده کنید. ابزارهای مدیریت پروژه نمونه عالی از این ابزارها هستند.
۵. برای خود ضربالعجل تعریف کنید
چه زمانی باید وظایف خود را تمام کنید؟ ضربالاجلها را به وضوح در تقویم و ابزار مدیریت پروژه خود علامت بزنید تا بدانید چه زمانی باید کارها را به پایان برسانید.
۶. «نه» گفتن را یاد بگیرید
بیش از توان خود کار یا وظیفهای را بر عهده نگیرید. کارهایی که شما را از انجام به موقع و منظم وظایف باز میدارد و باعث حواس پرتی شما میشوند را، میتوانید با یک نه گفتن متوقف کنید. یا حتی میتوانید آنها را به زمانهایی دیگر موکول کنید و قول زمان دیگری بدهید.
۷. هدف گذاری کنید که زودتر از موعد کار خود را تمام کنید
وقتی هدفتان این است که به موقع کار را تمام کنید، باید توجه داشته باشید که مشکلاتی میتوانند شما را بدقول کنند و همین باعث میشود تا بیشتر اوقات تأخیر داشته باشید. سعی کنید زمان را طوری تنظیم کنید که تحویل کار را حتی زودتر از موعد مقرر انجام دهید تا استرس و دستپاچگی در شما کاهش پیدا کند.
۸. یک ساعت مقابل خود قرار دهید
گاهی آنقدر در کار غرق میشویم که زمان را فراموش میکنیم. قرار دادن یک ساعت بزرگ در مقابلتان، شما را از زمان آگاه میکند.
- زمان انتشار: دو شنبه 15 آبان 1402
-
نظرات()
- بازدید : (118)
چگونه زمان را مدیریت کنیم؛ تکنیک های مدیریت زمان
همه ما روزی با مشکلات ناشی از مدیریت زمان دست و پنجه نرم کردیم. تصور کنید هر روز صبح خیلی خوشحال و خوشبین روز خود را آغاز میکنید، به این امید که نه تنها تمام ضربالعجلهای کاری خود را انجام دهید، بلکه به باشگاه خود هم برسید و تمام کارهای شخصی و خانه را نیز تمام و کمال انجام دهید. اما شاید چیزی که در حقیقت اتفاق میافتد با آن چیزی که در ذهن شماست، تفاوت داشته باشد. هر روز صبح دیر از خواب بلند میشوید، به ترافیک برخورد میکنید و در نهایت نیز با تأخیر وارد محل کار خود میشوید.
اما این پایان ماجرا نیست. پروژههایی که در دست شما است مرتب تأخیر میخورد، جلسه پشت جلسه را از دست میدهید و در نهایت، از آخرین جلسه که خارج میشوید و وارد جلسه با سرپرست میشوید تازه شروع به بررسی ایمیلها میکنید. این وضعیت اصلا وضعیت خوشایندی نیست و خب در نهایت میتواند زندگی شخصی و حرفهای شما را دچار چالش کند.
خبر خوب این است که راههایی برای مدیریت زمان وجود دارد که میتوانید با کمک آنها، این مشکلات را حل کنید. در واقع شما باید زمان را در دست خود بگیرید، نه اینکه اجازه دهید زمان شما را مدیریت کند.
مدیریت زمان چیست؟
مدیریت زمان فرآیند برنامه ریزی و کنترل میزان زمان برای صرف فعالیتهای خاص در روز، هفته، ماه و سال است. مدیریت زمان اصولی و درست، به فرد این امکان را میدهد که در مدت زمان کوتاهتری کارهای بیشتری انجام دهد، استرس را کاهش دهد و خب در نهایت موفقیت شغلی را تجربه کند.
بدون مدیریت قوی زمان، کار و رفاه شما ممکن است دچار چالش و آسیب شوند و منجر به موارد زیر شود:
- تولید کار بی کیفیت
- از دست دادن ضربالعجلها
- افزایش سطح استرس
- از بین بردن تعادل بین کار و زندگی
- صدمه زدن به شهرت حرفهای خود
مدیریت زمان چیزی است که برخی از افراد با آن چالش دارند، در حالی که دیگران در آن خبره هستند و به صورت حرفهای آن را در کار و زندگی خود اجرا میکنند. مهم نیست برای مدیریت زمان کار خاصی بلد باشید و یا اینکه برای آن دانشگاه بروید، برای اینکه واقعاً بر این مقوله مسلط شوید، باید بدانید که چگونه آن را انجام دهید.
زمان مقولهای پیچیده و در عین حال مشکل سازی است. بنابراین، مهم است که بدانید چگونه کار و فعالیتهای روزانه خود را متناسب با زمان پیش ببرید. اگر با مدیریت زمان خود مشکل دارید در ادامه این مقاله، تکنیکهای مدیریت زمان را ارائه خواهیم داد که حتما به شما کمک خواهند کرد.
چرا به مدیریت زمان نیاز داریم؟
مدیریت زمان بسیار مهم است، زیرا به شما کمک میکند روز کاری خود را به صورت حرفهای مدیریت کنید تا بتوانید وظایف کاری را بدون به خطر انداختن تعادل بین کار و زندگی خود انجام دهید. در ادامه هفت مزیت مدیریت صحیح زمان را عنوان خواهیم کرد:
بهبود عملکرد
هنگامی که یاد میگیرید زمان را برای تمام کارهای مهم خود محدود کنید، به یک بلوغ فکری در مورد انجام به نوبت کارها بر اساس اولویت میرسید و به طبع، عملکرد بهتری در آنها از خود نشان خواهید داد. وقتی برنامهای برای دنبال کردن داشته باشید، احتمالاً متوجه خواهید شد که زمان کمتری را صرف تصمیمگیری در مورد اینکه الان چه کاری باید انجام دهم و یا کدام کار را باید به تعویق بیندازم، میکنید و بیشتر زمان خود را صرف انجام کارهای مهم میکنید. مدیریت زمان میتواند به شما کمک کند فقط روی کارهای اساسی پیش روی خود تمرکز کنید و از حواس پرتیهای وقت گیر جلوگیری کنید.
ارائه بهتر کار
وقتی فکر و ذهن شما این نباشد که سریع کارها را به ضربالعجل خود برسانید، میتوانید تلاش بیشتری برای کارهای خود داشته باشید و البته زمان برای انجام درست کارها داشته باشید. مدیریت زمان به شما کمک میکند وظایف خود را اولویت بندی کنید تا مطمئن شوید که زمان کافی برای تکمیل هر پروژه در اختیار دارید. کیفیت کار شما زمانی افزایش مییابد که برای تکمیل آن عجلهای نداشته باشید.
تحویل به موقع کار
مدیریت صحیح زمان شامل تخصیص زمان به تمام کارها در جدول زمان بندی میشود. بسیاری از افراد از مدیریت زمان استفاده میکنند تا پروژهای را سر زمان مقرر به اتمام برسانند یا آن را زودتر از موعد تحویل دهند تا در صورت بروز هرگونه چالش، زمان برای رفع مشکل را داشته باشند. اگر زمان مورد نیاز برای تکمیل کار خود را به درستی برنامه ریزی کنید، میتوانید کارها را سر زمان مقرر تحویل دهید.
کاهش استرس
وقتی برای وظایف خود هم در کار و هم در زندگی شخصی خود برنامه ریزی انجام دهید و به آنها زمان اختصاص دهید، دیگر استرسی برای انجام به موقع آنها نخواهید داشت. مدیریت خوب زمان میتواند به شما کمک کند لیست کارهای خود را اولویت بندی کنید و زمان مورد نیاز را برای مهمترین وظایف خود کنار بگذارید؛ بنابراین دقیقاً میدانید چه کاری باید انجام دهید و چقدر زمان برای تکمیل تمام کارها نیاز دارید. اولویت بندی وظایف و تخصیص زمان کافی برای انجام آنها، میتواند به کاهش سطح استرس شما کمک کند.
دسترسی به فرصتهای شغلی بهتر
مدیریت زمان میتواند به شما کمک کند تا به یک کارمند قابل اعتماد تبدیل شوید که همیشه کار با کیفیت بالا را در موعد مقرر تحویل میدهد. این کار ارزش شما را در میان تمام افراد افزایش میدهد و شهرت حرفهای شما را نیز بهبود میبخشد، که در نهایت میتواند منجر به این شود تا فرصتهای شغلی جدید برای پیشرفت شغلی پیش روی خود داشته باشید.
افزایش اعتماد به نفس
هنگامی که زمان خود را به درستی مدیریت کنید و با موفقیت به ضربالاجلهای خود برسید، احساس موفقیت و اعتماد به تواناییهای خود خواهید داشت. اتمام مستمر فهرست کارهای روزانه یک انگیزه بزرگ برای شما خواهد بود که شما را وادار میکند تا مهارتهای خود در مدیریت زمان را افزایش دهید و فرصتهای شغلی جدیدی را به دست آورند.
انجام کار به صورت کارآمدتر
هنگامی که بدانید چگونه زمان خود را به طور موثر مدیریت کنید، تمرکز بیشتری روی کار خواهید داشت که به شما این امکان را میدهد تا زمان کمتری از دست بدهید و کارهای بیشتری انجام دهید. به عنوان مثال، زمانی که تنها پانزده دقیقه برای یک جلسه مهم زمان دارید، به جای اینکه سراغ انجام کارهای یک پروژه بزرگ بروید میتوانید چند کار کوچک را در آن زمان انجام دهید و کارهای بزرگتری را که نیاز به نیروی فکری بیشتری دارند را در زمانی انجام دهید که فرصت زیادی دارید. شما با مدیریت صحیح زمان میتواند کار خود را کارآمدتر کار کنید تا با زمان کمتری به انجام کارهای بیشتری برسید.
- زمان انتشار: دو شنبه 15 آبان 1402
-
نظرات()