- بازدید : (148)
جملاتی از بخش دوم کتاب درباره زندگی : پاسخ افراد به نامه ویل دورانت
پاسخ جان ارسکین به نامه ویل دورانت :
به نظرم نژاد انسان مرتکب دو خطاى بد در تفکرش شده است. یکى، فراموش کردن این نکته است که زندگى معنوى ما همان قدر طبیعى است که زندگى فیزیکى ما. فلاسفه چه مایل باشند و چه مایل نباشند تصدیق کنند که ما صاحب روح هستیم، بدیهى به نظر مى رسد که ما مجهز به چیزى هستیم که رویاها و ایده ها را تولید مى کند، بناى ارزش ها را مى گذارد.
من معتقدم عنصر الاهى در انسان، هر آن چیزى است که باعث مى شود زندگى اى داشته باشیم شایسته ى به یاد آوردن، بى ضرر براى دیگران، و مفید براى آنها؛ زندگى اى که بر ذخیره ى حکمت و آرامش ما مى افزاید.
پاسخ چارلز بیرد به نامه ویل دورانت:
زندگىِ خوب، غایتى است که باید به خاطر خودش آن را دوست داشت و از آن لذت برد.
پاسخ جان کوپر به نامه ویل دورانت:
براى بازگرداندنِ آزادى نهانىِ اندیشه و احساس به زندگى فرد، آن زندگى باید در آنِ واحد هم احترام آمیز باشد و هم شکاکانه.
کل چشم انداز زندگى را در نهایت، همچون رویایى در دل رویایى شمردن، که همچنان ممکن است مرگى ما را از آن بیدار کند؛ هیچ باورى نداشتن جز این باور که هر سنگدلى و قساوتى شر است و همه ى زندگى ها مقدس و صاحب حرمت اند؛ به این ترتیب، به نظر مى رسد که مى توان عالم اخترشناسى را در قیاس با تمرکز بر راز آگاهى، در درجه ى دوم اهمیت قرار داد، رازى که نهفته است در آن “شوقى که به تنهایى زندگى را ابدى مى سازد.”
پاسخ ادوین آرلینگتون رابینسون به نامه ویل دورانت:
زمانى به فیلسوفى گفتم همه ى فیلسوفانِ دیگر کسب و کارشان را از دست مى دادند اگر یکى از آنها دست بر قضا حقیقت را کشف مى کرد.
پاسخ آندره موروئا به نامه ویل دورانت:
ما فقط مى دانیم که نمى دانیم. آیا این اعتراف خیلى وحشتناک است؟
پاسخ ارنست ام. هاپکینز به نامه ویل دورانت:
اینکه احساسات را نمى توان بیان کرد ضرورتا به این معنى نیست که آنها نادرست اند.
پاسخ سى. وى. رامان به نامه ویل دورانت:
ارزش زندگى در این است که بکوشیم و آن را کمى بیشتر از آنچه اکنون مى شناسیم، بشناسیم.
پاسخ ارنست دیمنه به نامه ویل دورانت:
انسان بدوى هیچ پرسشى نداشت که تخیلش یا حس هماهنگى اش با دنیاى پیرامونش نتواند پاسخى فورى به آنها بدهد. او خودش را با تحلیل و واکاوى خسته نمى کرد. فقط زندگى مى کرد و تجربه ى هر دقیقه براى او کافى بود.
پاسخ یک زندانى محکوم به حبس ابد به نامه ویل دورانت:
زندگى حتى پشت دیوارهاى زندان، مى تواند فوق العاده جالب و ارزشمند باشد، به همان اندازه که براى کسانى که در بیروت زندان هستند چنین است. در اینجا همه چیز بستگى دارد به ایمانى که انسان به صحت و استوارى فلسفه ى خود دارد.
- زمان انتشار: دو شنبه 15 آبان 1402
-
نظرات()
- بازدید : (134)
جملاتی از کتاب درباره معنی زندگی اثر ویل دورانت
ویل دورانت در ابتدای کتابش چند فصلی را به تشریح مسائل مرتبط با حقییقت وجودی انسان اختصاص داده است. او در این فصل ها که اینگونه نامگذاری شدهاند: مسئله و دین، مسئله و علم،مسئله و تاریخ،مسئله و آرمانشهر و خودکشی و عقل، به شکلی مایوسانه حقایق تلخی را بیانی جذاب و گیرا برای ما بیان میکند تا اهمیت موضوع مورد بحثش را بهتر و عمیقتر درک کینم.
بزرگترین اشتباه در تاریخ بشر، کشف حقیقت بود. کشف حقیقت، ما را آزاد نکرد مگر از پندارهایى که تسلى مان مى دادند و از قیدهایى که ما را حفظ مى کردند. کشف حقیقت ما را خوشبخت نکرد، چون حقیقت زیبا نیست و شایستگى آن را ندارد که با این همه شور و اشتیاق دنبال شود. حالا که به آن نگاه مى کنیم حیرت مى کنیم که چرا اینقدر براى یافتنش بى تاب بوده ایم چون هر دلیلى براى وجود داشتن را از ما گرفته است به جز لذت هاى لحظه اى و امید ناچیز فردا را.
هیچ کس حق ندارد اعتقاد بورزد، مگر آنکه شاگردىِ شک را کرده باشد.
صرفا جنگ هاى بزرگ نیستند که ما را در بدبینى فرومى برند، چه برسد به افسردگى اقتصادى این سال هاى اخیر. ما در اینجا با چیزى به مراتب عمیق تر از کاهش ثروتمان یا حتى مرگ میلیون ها انسان مواجه ایم؛ این، خانه ها و خزانه هاى ما نیستند که خالى اند، “قلب” هاى ماست که خالى است. دیگر، اعتقاد داشتن به عظمت و بزرگى پایدار انسان یا قائل شدن به معنایى براى زندگى که با مرگ فسخ نشود، ناممکن به نظر مى رسد. ما به دورانى از خستگى و دلمردگى قدم مى گذاریم، شبیه آن دورانى که تشنه ى تولد مسیح بود.
ارسطو مى گوید همه چیز، بارها و بارها، کشف شده و از یاد رفته است. او به ما اطمینان خاطر مى دهد که پیشرفت، یک توهم است؛ امور انسان مانند دریاست که در سطح ِ خود هزاران حرکت و آشفتگى دارد و چنین به نظر مى رسد که به سوى جایى پیش مى رود، در حالى که در تهِ خود بالنسبه بى تغییر و آرام است. آنچه ما آن را پیشرفت مى خوانیم شاید فقط تغییرات سطحى محض باشد.
هرچیز معنوى وقتى به فروش مى رسد یا به نمایشى رنگ و وارنگ بدل مى شود، مى میرد.
بزرگترین پرسش روزگار ما، نه کمونیسم در برابر فردگرایى است و نه اروپا در برابر آمریکا و نه حتى شرق در برابر غرب؛ بزرگترین پرسش این است که آیا انسان ها مى توانند زندگى بدون خدا را تاب بیاورند؟
دین امیدهاى انسان را در جایى مستقر مى کند که معرفت هرگز نمى تواند به آن دست پیدا کند: یعنى فراسوى قبر.
شاید اختراع اندیشه یکى از خطاهاى اصلى بشر بوده است. اندیشه اول زیر پاى اخلاق را، با کنار زدن پشتوانه ها و حرمت هاى فوق طبیعى آن، خالى مى کند و آن را منفعتى اجتماعى جلوه مى دهد که براى نجات ماموران پلیس طراحى شده است و اخلاق، بدون خدا همان قدر ضعیف است که قانون راهنمایى و رانندگى، وقتى پلیس پیاده است.
انقلاب صنعتى خانه را نابود کرد و کشف داروهاى ضدآبستنى، خانواده، کهنسالان، اخلاق و شاید _به واسطه ى بى ثمرى هوش_ نسل ها را نبود مى کند. عشق، به تراکم جسمانى تجزیه و تحلیل مى شود و ازدواج هم به یک آسایش روانى موقت تبدیل مى شود که فقط کمى بالاتر از بى قیدوبندى جنسى است. دموکراسى به چنان فسادى دچار شده که فقط خدا مى داند و رویاهاى جوانى مان در مورد آرمانشهر سوسیالیستى، با این حرص و سیرى ناپذیریى که در آدم ها مى بینیم، هرروز بیشتر رنگ مى بازد. هر اختراعى قدرتمندان را قوى تر مى کند و ضعیفات را ضعیف تر. هر روال ماشینى، جاى انسان ها را مى گیرد و به ترس و وحشت از جنگ دامن مى زند. خدا که روزگارى تسلى خاطر زندگى هاى مختصرمان بود و پناهگاه ما در رنج ها و مصائبمان، ظاهرا از صحنه ناپدید شده است؛ هیچ تلسکوپى، هیچ میکروسکوپى او را کشف نمى کند. زندگى در چشم انداز فراگیرى که فلسفه است، تکثیر نامنظم حشراتِ انسانى بر روى زمین است، سودایى سیاره اى که باید زود چاره اى برای اندیشید؛ هیچ چیز جز شکست و مرگ یقینى نیست که خوابى که انگار بیداریى در پى ندارد.
ما با واژه هایى مانند جهان وحیات، ابدیت و نامتناهى، آغاز و انجام بازى مى کنیم. ولى ته دلمان مى دانیم که اینها فقط علامت جهل اند. ما هیچ وقت نخواهیم فهمید که آنها چه معنایى باید داشته باشند.
به واسطه ى حکمتِ قانون گذارانمان، فقط آدم هاى باهوش ممکن است از باردارى جلوگیرى کنند، درحالیکه احمق ها دستور دارند تولید مثل کنند و بر جمعیت نوع خود بیفزایند. راز فسادِ سیاسى ما و مواد خام “ماشین هاى”شهرى مان، در همین تولید مثل بى قاعده ى اراذل و اوباش نهفته است. دموکراسى از پا مى افتد چون “همیشه اکثریتى از احمق ها وجود دارد.”
اگر کودک خوشبخت تر بزرگسال است به این خاطر است که بدنِ بیشتر و روح کمترى دارد و مى فهمد که طبیعت قبل از فلسفه مى آید. او براى دست ها و پاهاى خود معنایى فراتر از فایده هاى فراوان آن نمى جوید.
اگر کسى بخواهد به زندگى خود معنى ببخشد باید هدفى بزرگتر از وجود خودش و پایدارتر از زندگى خودش داشته باشد.
- زمان انتشار: دو شنبه 15 آبان 1402
-
نظرات()
- بازدید : (138)
تکنیک های مدیریت زمان
آیا معمولا وقت شناس هستید یا نه در کار خود زیاد تأخیر دارید؟ آیا کارها را در مدت زمانی که تعیین کردهاید تمام میکنید؟ آیا گزارش یا کار خود را به موقع تحویل میدهید؟ آیا میتوانید کاری را تا قبل از رسیدن تاریخ ضربالاجل انجام دهید؟ آیا مدیر زمان خوبی هستید؟
اگر پاسخ شما به هر یک از سوالات بالا “نه” است، به این معنی است که زمان خود را آنطور که میخواهید، مدیریت نمیکنید. در اینجا نکاتی برای مدیریت زمان وجود دارد که به شما کمک میکنند زمان را بهتر مدیریت کنید:
۱. یک برنامه روزانه ایجاد کنید
قبل از اینکه فردا برسید، برای روز بعد خود برنامه ریزی کنید. این کار را صبح یا حتی بهتر از آن، شب و قبل از خواب انجام دهید. این کار به شما یک نمای کلی از نحوه سپری شدن روز میدهد. به این ترتیب، شما تحت فشار زمانی قرار نمیگیرید. وظیفه شما در این روز این است که به بهترین شکل ممکن به برنامه پایبند باشید.
۲. برای هر کار محدوده زمانی تعیین کنید
با خود روراست باشید و مشخص کنید که باید X را تا ساعت ۱۰ صبح، Y را تا ساعت ۳ بعدازظهر و Z را تا ساعت ۵:۳۰ بعد از ظهر تمام کنید. این کار باعث میشود کار شما طولانی نشود و همچنین، زمانی که برای فعالیتهای دیگر در نظر گرفتهاید را صرف این کار نکنید.
۳. از تقویم استفاده کنید
داشتن تقویم، اساسیترین گام برای مدیریت فعالیتهای روزانه است. در حال حاضر به اندازه انگشتان دست و یا حتی بیشتر ابزار آنلاین برای مدیریت تسک و زمان وجود دارد که میتوانید در آنها تقویم کاری خود را بسازید.
حتی اگر به ابزارها دسترسی ندارید و کار با آنها برای شما سخت است، میتوانید سراغ ابزارهای سنتی مانند اکسل و یا تقویم گوشی موبایل خود بروید. به این ترتیب، بدون توجه به جایی که هستید میتوانید به برنامه خود دسترسی داشته باشید.
۴. از یک نظم دهنده استفاده کنید
یک نظم دهنده و سازماندهی کننده به شما کمک میکند تا از همه چیز در زندگی خود آگاه باشید. از این ابزارها میتوانید برای سازماندهی اطلاعات، فهرست کارها، پروژهها و سایر موارد متفرقه استفاده کنید. ابزارهای مدیریت پروژه نمونه عالی از این ابزارها هستند.
۵. برای خود ضربالعجل تعریف کنید
چه زمانی باید وظایف خود را تمام کنید؟ ضربالاجلها را به وضوح در تقویم و ابزار مدیریت پروژه خود علامت بزنید تا بدانید چه زمانی باید کارها را به پایان برسانید.
۶. «نه» گفتن را یاد بگیرید
بیش از توان خود کار یا وظیفهای را بر عهده نگیرید. کارهایی که شما را از انجام به موقع و منظم وظایف باز میدارد و باعث حواس پرتی شما میشوند را، میتوانید با یک نه گفتن متوقف کنید. یا حتی میتوانید آنها را به زمانهایی دیگر موکول کنید و قول زمان دیگری بدهید.
۷. هدف گذاری کنید که زودتر از موعد کار خود را تمام کنید
وقتی هدفتان این است که به موقع کار را تمام کنید، باید توجه داشته باشید که مشکلاتی میتوانند شما را بدقول کنند و همین باعث میشود تا بیشتر اوقات تأخیر داشته باشید. سعی کنید زمان را طوری تنظیم کنید که تحویل کار را حتی زودتر از موعد مقرر انجام دهید تا استرس و دستپاچگی در شما کاهش پیدا کند.
۸. یک ساعت مقابل خود قرار دهید
گاهی آنقدر در کار غرق میشویم که زمان را فراموش میکنیم. قرار دادن یک ساعت بزرگ در مقابلتان، شما را از زمان آگاه میکند.
- زمان انتشار: دو شنبه 15 آبان 1402
-
نظرات()
- بازدید : (119)
چگونه زمان را مدیریت کنیم؛ تکنیک های مدیریت زمان
همه ما روزی با مشکلات ناشی از مدیریت زمان دست و پنجه نرم کردیم. تصور کنید هر روز صبح خیلی خوشحال و خوشبین روز خود را آغاز میکنید، به این امید که نه تنها تمام ضربالعجلهای کاری خود را انجام دهید، بلکه به باشگاه خود هم برسید و تمام کارهای شخصی و خانه را نیز تمام و کمال انجام دهید. اما شاید چیزی که در حقیقت اتفاق میافتد با آن چیزی که در ذهن شماست، تفاوت داشته باشد. هر روز صبح دیر از خواب بلند میشوید، به ترافیک برخورد میکنید و در نهایت نیز با تأخیر وارد محل کار خود میشوید.
اما این پایان ماجرا نیست. پروژههایی که در دست شما است مرتب تأخیر میخورد، جلسه پشت جلسه را از دست میدهید و در نهایت، از آخرین جلسه که خارج میشوید و وارد جلسه با سرپرست میشوید تازه شروع به بررسی ایمیلها میکنید. این وضعیت اصلا وضعیت خوشایندی نیست و خب در نهایت میتواند زندگی شخصی و حرفهای شما را دچار چالش کند.
خبر خوب این است که راههایی برای مدیریت زمان وجود دارد که میتوانید با کمک آنها، این مشکلات را حل کنید. در واقع شما باید زمان را در دست خود بگیرید، نه اینکه اجازه دهید زمان شما را مدیریت کند.
مدیریت زمان چیست؟
مدیریت زمان فرآیند برنامه ریزی و کنترل میزان زمان برای صرف فعالیتهای خاص در روز، هفته، ماه و سال است. مدیریت زمان اصولی و درست، به فرد این امکان را میدهد که در مدت زمان کوتاهتری کارهای بیشتری انجام دهد، استرس را کاهش دهد و خب در نهایت موفقیت شغلی را تجربه کند.
بدون مدیریت قوی زمان، کار و رفاه شما ممکن است دچار چالش و آسیب شوند و منجر به موارد زیر شود:
- تولید کار بی کیفیت
- از دست دادن ضربالعجلها
- افزایش سطح استرس
- از بین بردن تعادل بین کار و زندگی
- صدمه زدن به شهرت حرفهای خود
مدیریت زمان چیزی است که برخی از افراد با آن چالش دارند، در حالی که دیگران در آن خبره هستند و به صورت حرفهای آن را در کار و زندگی خود اجرا میکنند. مهم نیست برای مدیریت زمان کار خاصی بلد باشید و یا اینکه برای آن دانشگاه بروید، برای اینکه واقعاً بر این مقوله مسلط شوید، باید بدانید که چگونه آن را انجام دهید.
زمان مقولهای پیچیده و در عین حال مشکل سازی است. بنابراین، مهم است که بدانید چگونه کار و فعالیتهای روزانه خود را متناسب با زمان پیش ببرید. اگر با مدیریت زمان خود مشکل دارید در ادامه این مقاله، تکنیکهای مدیریت زمان را ارائه خواهیم داد که حتما به شما کمک خواهند کرد.
چرا به مدیریت زمان نیاز داریم؟
مدیریت زمان بسیار مهم است، زیرا به شما کمک میکند روز کاری خود را به صورت حرفهای مدیریت کنید تا بتوانید وظایف کاری را بدون به خطر انداختن تعادل بین کار و زندگی خود انجام دهید. در ادامه هفت مزیت مدیریت صحیح زمان را عنوان خواهیم کرد:
بهبود عملکرد
هنگامی که یاد میگیرید زمان را برای تمام کارهای مهم خود محدود کنید، به یک بلوغ فکری در مورد انجام به نوبت کارها بر اساس اولویت میرسید و به طبع، عملکرد بهتری در آنها از خود نشان خواهید داد. وقتی برنامهای برای دنبال کردن داشته باشید، احتمالاً متوجه خواهید شد که زمان کمتری را صرف تصمیمگیری در مورد اینکه الان چه کاری باید انجام دهم و یا کدام کار را باید به تعویق بیندازم، میکنید و بیشتر زمان خود را صرف انجام کارهای مهم میکنید. مدیریت زمان میتواند به شما کمک کند فقط روی کارهای اساسی پیش روی خود تمرکز کنید و از حواس پرتیهای وقت گیر جلوگیری کنید.
ارائه بهتر کار
وقتی فکر و ذهن شما این نباشد که سریع کارها را به ضربالعجل خود برسانید، میتوانید تلاش بیشتری برای کارهای خود داشته باشید و البته زمان برای انجام درست کارها داشته باشید. مدیریت زمان به شما کمک میکند وظایف خود را اولویت بندی کنید تا مطمئن شوید که زمان کافی برای تکمیل هر پروژه در اختیار دارید. کیفیت کار شما زمانی افزایش مییابد که برای تکمیل آن عجلهای نداشته باشید.
تحویل به موقع کار
مدیریت صحیح زمان شامل تخصیص زمان به تمام کارها در جدول زمان بندی میشود. بسیاری از افراد از مدیریت زمان استفاده میکنند تا پروژهای را سر زمان مقرر به اتمام برسانند یا آن را زودتر از موعد تحویل دهند تا در صورت بروز هرگونه چالش، زمان برای رفع مشکل را داشته باشند. اگر زمان مورد نیاز برای تکمیل کار خود را به درستی برنامه ریزی کنید، میتوانید کارها را سر زمان مقرر تحویل دهید.
کاهش استرس
وقتی برای وظایف خود هم در کار و هم در زندگی شخصی خود برنامه ریزی انجام دهید و به آنها زمان اختصاص دهید، دیگر استرسی برای انجام به موقع آنها نخواهید داشت. مدیریت خوب زمان میتواند به شما کمک کند لیست کارهای خود را اولویت بندی کنید و زمان مورد نیاز را برای مهمترین وظایف خود کنار بگذارید؛ بنابراین دقیقاً میدانید چه کاری باید انجام دهید و چقدر زمان برای تکمیل تمام کارها نیاز دارید. اولویت بندی وظایف و تخصیص زمان کافی برای انجام آنها، میتواند به کاهش سطح استرس شما کمک کند.
دسترسی به فرصتهای شغلی بهتر
مدیریت زمان میتواند به شما کمک کند تا به یک کارمند قابل اعتماد تبدیل شوید که همیشه کار با کیفیت بالا را در موعد مقرر تحویل میدهد. این کار ارزش شما را در میان تمام افراد افزایش میدهد و شهرت حرفهای شما را نیز بهبود میبخشد، که در نهایت میتواند منجر به این شود تا فرصتهای شغلی جدید برای پیشرفت شغلی پیش روی خود داشته باشید.
افزایش اعتماد به نفس
هنگامی که زمان خود را به درستی مدیریت کنید و با موفقیت به ضربالاجلهای خود برسید، احساس موفقیت و اعتماد به تواناییهای خود خواهید داشت. اتمام مستمر فهرست کارهای روزانه یک انگیزه بزرگ برای شما خواهد بود که شما را وادار میکند تا مهارتهای خود در مدیریت زمان را افزایش دهید و فرصتهای شغلی جدیدی را به دست آورند.
انجام کار به صورت کارآمدتر
هنگامی که بدانید چگونه زمان خود را به طور موثر مدیریت کنید، تمرکز بیشتری روی کار خواهید داشت که به شما این امکان را میدهد تا زمان کمتری از دست بدهید و کارهای بیشتری انجام دهید. به عنوان مثال، زمانی که تنها پانزده دقیقه برای یک جلسه مهم زمان دارید، به جای اینکه سراغ انجام کارهای یک پروژه بزرگ بروید میتوانید چند کار کوچک را در آن زمان انجام دهید و کارهای بزرگتری را که نیاز به نیروی فکری بیشتری دارند را در زمانی انجام دهید که فرصت زیادی دارید. شما با مدیریت صحیح زمان میتواند کار خود را کارآمدتر کار کنید تا با زمان کمتری به انجام کارهای بیشتری برسید.
- زمان انتشار: دو شنبه 15 آبان 1402
-
نظرات()
- بازدید : (165)
قانون جریان در کائنات چیست
قانون جریان در کائنات چقدر کارایی دارد؟
قانون جریان در کائنات _ ما در جهانی زندگی می کنیم که سرشار از انرژی است. این جریان به مانند رودخانه ای در جریان است. هیچ چیز در آن اینستا نیست. همه چیز در حال حرکت است. هیچ چیز و هیچ کس از دیگران جدا یا تأثیرناپذیر نیست. به همین دلیل است که یک خرس قطبی نمیتواند در قطب شمال عطسه کند درحالی که ذره ای از شن های صحرا را به حرکت نینداخته باشد. به همین دلیل است که اگر قدری خود را بیشتر دوست داشته باشید، غریبه ای در آن سوی دنیا تحت تأثیر قرار میگیرد.
وقتی رودخانه ای در جریان است، هیچ فضای خالی در آن وجود ندارد. اگر جریان آب مسدود شود، عاقبت آب رودخانه سرریز می کند. آب، تمثیلی از عواطف است. اگر عواطف مسدود شوند، طغیان می کنند و به این ترتیب روابط، راکد و متورم باقی می ماند. چون جریان مسدود شده ی رود، به تالابی راکد تبدیل شده است.
شاید قدم زدن در جوار جریان سیل آسا و شدید رودخانه روح بخش باشد. ولی شنا کردن در آن خطرناک است چون در این صورت حتما سیل شما را با خود می برد. اگر عواطف شما مانند جریان شدید رودخانه باشند، مردم از اینکه به شما خیلی نزدیک شوند می ترسند چون نمی خواهند غرق شوند. ولی اگر رودخانه ای آرام و ساکت باشد، مردم می خواهند کنار آن بنشینند. میخواهند از آرامش، وقار و آسایش خاطر آن، لذت ببرند. آب تنی در این رودخانه ای آرام امنیت دارد.
اگر عواطف شما، آرام، آسوده، شفاف و ساکت است، بسیاری می خواهند به شما نزدیک شوند چرا که می خواهند در هاله ی نورانی شما آب تنی کنند. به این ترتیب روابط شخصی شما خوب و مطلوب خواهد بود. بنابراین به جریان عواطفتان نظری بیندازید و به تأثیری که در روابطتان می گذارد توجه کنید.
- زمان انتشار: دو شنبه 4 بهمن 1400
-
نظرات()
- بازدید : (177)
یک تمرین ساده برای بالا بردن ارتعاش
با کمک این تمرین ارتعاش خود را بالا ببرید
افراد ثروتمند آگاهانه یا ناآگاهانه به واسطه باورهاشون هست که در مدار فراوانی قرار دارند ، اونها باور دارند که پول مایه خوشبختیه و به اون عشق می ورزند. اونها باور دارند پول به آسونی وارد حسابشون میشه و نیاز به تلاش زیادی نیست. این افراد باور دارند که اون مقداری پولی که دارند حق الهی شون هست و خودشون رو لایق ثروتمند شدن میدونن. اونها باور دارند هیچ عاملی، جز خودشون در ساختن پول دخالتی نداره و هر کجا که میرن پول به دنبال اونها راه میفته. انسان با باور قوی به ثروتمند شدن، سلامتی، رسیدن به موفقیت ، عشق و هر چیزی که دلش می خواد ، باعث میشه که ارتعاشش بالا بره و با بالا رفتن ارتعاشش به هر چیزی که می خواد میرسه. اما صرفا اینکه شما چیزی رو درخواست کنید کافی نیست، باید با تمام وجودتون اون چیز رو بخواید، یک تمرین ساده بهتون میگم:
- زمان انتشار: دو شنبه 4 بهمن 1400
-
نظرات()
- بازدید : (200)
راز توالی اعداد فرشتگان چیست
هنگامی که با توالی های تکراری اعداد در زندگی روزمره خود مواجه می شویم، احتمالا باید آنها را پیامی از جانب فرشتگان نگهبانمان تلقی کنیم.همان طور که گفته شد اعداد فرشته دارای معانی خاص از سوی فرشتگان محافظ هستند که برای راهنمایی ما از جانب آنها ارسال میشوند. فرشتگانِ نگهبان ما موجودات آسمانی و چندبعدی هستند که همیشه برای کمک، تشویق، حمایت و ارائه عشق مارا همراهی می کنند. فرشتگان از طریق استفاده از اعداد فرشته هدایتهای ویژه ای را برایمان ارسال میکنند. این پیام ها ممکن است جهت چگونگی رشد ما در مسیر معنوی و یا در مورد اتفاقی که در آینده رخ میدهد هشدار دهند. با تفسیر درست اعداد فرشتگان میتوانیم از این رهنمودها برای بهبود زندگی و پیشرفت خود در مسیر الهی استفاده کنیم. بطور مثال : معنای عدد 1111 چیست؟
برای درک پیام عدد 1111 ابتدا باید معنای عدد1 را بدانیم.
در علمِ معناشناسی اعداد، عدد1 دارای ماهیت ارتعاشی بالا با ویژگی های رهبری است.
رهبری، خوش بینی، انرژی مثبت و جاه طلبی همگی با عدد1 نشان داده میشوند. زمانی که ما شماره 1 را دوباره و دوباره میبینیم، می تواند به این معنا باشد که آغازی جدید در اطرافمان وجود دارد.
عدد 1111 پیام ویژه ای از جانب فرشته ی نگهبان است که به توانایی شما برای اتصال به استادان در قلمرو ملکوتی اشاره میکند. این عدد نشانه ی ارتباط شما با قلمرو ملکوتی، خداوند و انرژی منبع است که نشان از توانایی شما برای به ظهور رسانیدن خواسته ها و پتانسیل روحیتان دارد.
زمانی که مجموعه ای از اعداد به صورت مداوم برایتان تکرار می شوند (مانند عدد 1111) به معنای آنست که فرشته ی نگهبان می خواهد پیام بسیار مهمی را برایتان ارسال کند.
فرشتگان نگهبان و استادان ملکوتی فقط برایتان آرزوی خوشبختی و آرامش می کنند.
پیامهایی که ما از جانب فرشتگان نگهبان خود دریافت میکنیم به ما کمک می کنند تا به وسیله ی پشتیبانی و تشویق آنها، به اهداف خود دست پیدا کنیم. با تجزیه و تحلیل اعداد فرشتگان و با توجه به معانی آنها، میتوانیم به پیامها توجه کنیم و از راهنمایی فرشتگان برای تحقق در کار و زندگی روزمره بهرمند شویم. در شرایطِ معنوی، این تجربه به عنوان انطباق شناخته میشود و نشان میدهد که مسئله ی بسیار مهمی که عمیقا معنادار است اتفاق افتاده است. هرگاه عددی به صورت مداوم تکرار شود درواقع قدرت معنایی آن را تقویت می کند.
دیدن عدد1111 یک پیام موکد از فرشتگان است که ما در فرآیند معراج درگیر هستیم. عدد 1111 فعال کننده ی انرژی الهی هر فرد است.
هر شخصی در دوران زندگی خود تجاربی داشته که وجود خداوند را با پوست و استخوان خود احساس کرده اما، چون راهی برای فهم و درک بیشتر آن نیافته، دچار سردرگمی و درنهایت فراموشی شده است اما، ما با کمک استادان الهی و فرشتگان در فرآیند تکامل معنوی که به عنوان فرآیند معراج شناخته می شود درگیر می شویم و توسط فرشتگان آن تجربیات را به خِرَد تبدیل خواهیم کرد که راه را برایمان هموار می سازد.
- زمان انتشار: یک شنبه 5 دی 1400
-
نظرات()
- بازدید : (313)
اعداد فرشتگان چیست ؟
فرشتگان چه پیامی برای ما دارند؟
اعداد فرشتگان _ یکی از رایج ترین و هیجان انگیزترین روشهایی که فرشتگان از طریق آنها ما را هدایت می کنند اعداد فرشته است. اعداد فرشته توالی اعدادی است که رهنمودهای الهی را با اشاره به معنای خاصِ رمزشناسی اعداد انجام میدهد. در رمزشناسی اعداد که همان دانش الهی اعداد محسوب می شود پی برده اند که هر عدد با خود معنای ارتعاشی خاصی را به همراه دارد که فراتر از یک کمیت ساده و پیش پا افتاده است.
این فرکانسِ ارتعاشی مشابه با فرکانس هایی است که در آن فرشتگان و دیگر موجودات آسمانی طنین انداز می شوند. اغلب، زمانی که فرشتگان نگهبان ما می خواهند توجه ی ما را جلب کنند، مجموعه ی ویژه ای از اعدادِ تکرار شونده را برایمان می فرستند که بارها و بارها در تجارب روزانه ی ما ظاهر می شوند. این تکرار دنباله ای است که غیر عادی به نظر میرسد و باعث میشود به هرکجا که بنگریم آنها را ببینیم و به دنبال مفهوم آنها باشیم.
اگرچه تمام مدت فرشتگان در اطرافمان هستند، اما فرشتگان نگهبان همیشه با روشهای ساده و روشن با ما ارتباط برقرار نمی کنند تا بتوانیم به آسانی متوجه ی آنها شویم. اکثر اوقات انتقال پیام توسط فرشتگان راهنما با نشانه های مرموز و اتفاقات عجیب همراه است، در نتیجه شخص باید اتفاقات را به صورت پیوسته دنبال کند تا به مفهوم و درک آنها برسد.
بخاطر داشته باشید فرشتگان مخلوقاتی هستند آسمانی که در قلمرویی با فرکانسِ ارتعاشی بالاتر از دنیای فیزیکی زندگی میکنند. فرشتگان توسط قوانین خداوند محدود شده اند بنابراین نمی توانند بدون موافقت مستقیم ما در وقایع زندگیمان دخالت کنند. به همین دلیل است که فرشتگان نگهبان باید راهنمایی های خود را با علائم و پیامهای نمادین برایمان ارسال کنند.
تذکر: قبل از هر چیز بهتر است بدانید یکی از بهترین راه های ارتباط با فرشتگان انجام مراقبه و مدیتیشن روزانه و همچنین پاکسازی درون هست. اینگونه میتوانید با شهود های قلبی خود ارتباط برقرار کنید و معنا و مفهوم اکثر اتفاقات اطراف خود را بدانید. وقتی درونتان از افکار منفی پاک شده باشد و چاکراهای تان به تعادل رسیده باشند خیلی بهتر و راحت تر می توانید شهود را درک کرده و معانی آن ها را بفهمید.
اعداد فرشتگان چیست و چگونه عمل می کنند ؟
اعداد فرشته عموماً به صورت تصادفی معنادار و یا، مقارن عمل میکند. مقارن اصطلاحی است که اولین بار توسط روانشناسی به اسم (C_G_JUNG ) ابداع شد که معتقد بود ذهن ما به یک جهان کل متصل است که وی آن را (ضمیر ناخودآگاه) می نامید.
رویدادها زمانی اتفاقی محسوب می شوند که معنادار و غیرطبیعی باشند. این رویدادها مانند یک ضربه ای از سوی نیروی هدایتی غیرقابل رویت است که نشان دهنده ی ملکوتی بودن آنهاست.
- زمان انتشار: یک شنبه 5 دی 1400
-
نظرات()
- بازدید : (253)
تاثیر فنگ شویی ذهن و مدیتیشن
فنگ شویی ذهن چه تاثیری در زندگی روزانه دارد
فنگ شویی ذهن یکی از مهمترین مواردی است که میتواند بر روی همه امور زندگی ما از جمله جسم ، روح ، محیط پیرامون ما و… تأثیرگذار باشد.
فنگ شویی ذهن و چگونگی تأثیر آن بر زندگی
افکار ما ، که بخش نامریی انسانیت ماست ، وضعیت زندگی خاکی ما را از هر حیث تعیین میکند. از سوی دیگر در قلمرو نامریی وجود، بخش حقیقیمان که روح نامیده میشود آشیان دارد. روح نه تجزیه میشود و نه پیر میگردد از ساحت زمان خارج است ، حقیقتی جاوید و ابدی است. درحالیکه افکارمان ، نماینده بخش بزرگتر انسانیت ماست. فکر و روح ، نودونه درصد بخش بزرگتر انسانیت ماست.
در فنگ شویی ذهن شما باید اولین قدم را اجرا کنید و آن این است که باید ذهن خود را از افکار و هر آنچه که نباید در ذهن ما باشد خالی کنید تا زمانی که شیارهای مغزی ما از افکار منفی و بیاثر پر باشد، فضا و جای خالی ندارید تا بتوانید به خواستهها و آرزوهایتان فکر و دست پیدا کنید. ذهن ما نیز مانند محیط ما باید خالی باشد تا انرژیهای جدید فضا برای ورود داشته باشند.
برای فنگ شویی ذهن یک فرمول به شما آموزش خواهیم داد که برگرفته از کتاب وین دایر میباشد. در این فرمول عبارت “واقعاً” چهار بار تکرار شده است. ” آنچه شما واقعاً ، واقعاً ، واقعاً ، واقعاً بخواهید ، آن را به دست خواهید آورد.”
اولین واقعاً برای فنگ شویی ذهن
اولین واقعاً بر خواسته واقعی شما تأکید دارد! در این مرحله شما تصویر آرزوی خود را در ذهن ترسیم میکنید. این آرزو ممکن است تصاحب یک اتومبیل ، ارتقا مقام ، کاهش وزن ، ترک اعتیاد و … باشد
دومین واقعاً برای فنگ شویی ذهن
دومین واقعاً بر آرزوی واقعی شما اصرار میورزد! تردیدی نیست که بین داشتن تصویری در ذهن بر اساس یک خواسته و تصویری که بر مبنای یک میل و آرزو ست ، فرق است . بطلبید و آن را دریافت خواهید کرد. بهطور مثال بگویید:”خدایا، از تو تقاضا میکنم که این تصویر را بهصورت عینی تحقق بخشی” ذکر چنین عبارتی ضمیر باطن شما را از این ایده سرشار میسازد و راه را برای ظهور اثرات شگرف این آرمان و یا تصویر هموار میکند.
سومین واقعاً برای فنگ شویی ذهن
سومین واقعاً بر عزم و جزم واقعی پافشاری میکند! اکنون وقت آن است تصویری که از خواسته و آرزویتان شکلگرفته در عبارتی که نشانگر عزم و اراده راستین شماست تثبیت شود. بگویید:” قصد دارم این تصویر را با همکاری… در دنیای خویش تحققبخشم.” میتوانید هر نامی را که برای هشیاری خلاقه قائلید در بخش نقطهچین بنویسید. این عنوان میتواند خدا، نور باطن، هوش کیهانی، خود بیکران و غیره باشد. این مرحله با شک و تردید ابداً سازگار نیست. نمیتوانید بگویید:” اگر امور بر وفق مراد بود”، “اگر شانس به من رو آورد.” عبارت برانگیخته از عزم و اراده راستین شما باشد.
چهارمین واقعاً برای فنگ شویی ذهن
چهارمین واقعاً بر شور و اشتیاق واقعی تأکید دارد! در این مرحله نباید به کسی اجازه دهید که دلسردتان کند و یا از شور و اشتیاقتان نسبت به هدفی که دنبال میکنید بکاهد، در برابر نقطهنظرهای منفی دیگران مقاومت کنید.
افرادی که واقعاً ، واقعاً در جذب خواستهها و آرزوهایشان موفق و کامیاباند، به بخت و اقبال خود متکی نیستند و کاسه و کوزه بیتحرکی خود را بر سر دنیای فانی نمیشکنند. بلکه با پیروی از فرمول :” آنچه شما واقعاً، واقعاً ، واقعاً ، واقعاً بخواهید، آن را به دست خواهید آورد.” بهپیش میتازند و آمال و آرزوهایشان را جامه عمل میپوشانند.
در اصل فنگ شویی ذهن مغناطیسی یا آهنربایی حاکم برجهان مادی و جذب ثروت ، سلامتی و.. در دنیای روحی ما نیز مصداق دارد. به بیانی دیگر فکر و ذهن و احساس دارای انرژی مغناطیسی بوده و انرژی مشابه خود را در طبیعت جذب میکند. بهعبارت دیگر میدان انرژی حاصل از هر فکر مسلط و غالب ، بهطور متراکم باقیمانده و انسان را تحت تأثیر رویدادها و تجربهها و افراد همطیف خود پیش میراند.
- زمان انتشار: دو شنبه 29 آذر 1400
-
نظرات()
- بازدید : (266)
قدرت ذهن نیمه هوشیار چگونه می تواند مسیر موفقیت را هموار کند
قدرت ذهن نیمه هوشیار _ ذهن نیمه هوشیار شامل آن فراستی است که در آن هر انگیزه فکری که به کمک حواس پنج گانه به ذهن هوشیار می رسد طبقه بندی و ضبط می شود. از ذهن نیمه هوشیار است که افکار را می توان به یاد آورد، درست به همان شکل که می توان با بیرون کشیدن نامه ها از پرنده ها به متون آنها توجه نمود.
ذهن نیمه هوشیار افکار یا احساسات را بدون توجه به ماهیت آنها در خود نگه می دارد. می توانید داوطلبانه در ذهن نیمه هوشیار خود، برنامهٔ اندیشه و یا هدفی را که می خواهید آن را به معادل فیزیکی یا پولی آن تبدیل کنید بسپارید. ذهن نیمه هوشیار انسان شب و روز فعال است. ذهن نیمه هوشیار با استفاده از فراست بی انتها می تواند امیال شخصی را به معادل فیزیکی آن تبدیل کند.
امکان کنترل صددرصد ذهن نیمه هوشیار وجود ندارد ، اما می توانید به راحتی برنامه، میل و هدف خود را به آن منتقل کنید. به دلایل و شواهد مختلف می توان گفت که ذهن نیمه هوشیار میان ذهن محدود انسان و فراست بی انتها ارتباط برقرار می سازد. این رابطه ای است که به کمک آن می توان از فراست بی انتها به سود خود استفاده کرد.
قدرت ذهن نیمه هوشیار _ چگونه می توان از ذهن نیمه هوشیار برای تلاش خلاق استفاده نمود؟ اطلاعات انسان در زمینه ذهن نیمه هوشیار بسیار محدود است ، اما با توجه به یافته های علمی می توانید از آن کمک گرفته و امیال خود را به معادل های فیزیکی و مالی تبدیل کنید.
اگر در نخستین اقدام خود به این مهم موفق نشدید، ناراحت نشوید. بدانید که ذهن نیمه هوشیار می تواند خود به خود و تنها به کمک عادت، هدایت شود. به طور مثال می توانید از جملات مثبت تاکیدی برای تلقین مثبت استفاده کنید.
صبر و شکیبایی را از دست ندهید؛ مداومت و پشتکار را فراموش نکنید. به خاطر داشته باشید که ذهن نیمه هوشیار شما داوطلبانه عمل می کند. در اینجا طبیعتا به این نتیجه می رسید که اندیشیدن به ترس و فقر و سایر افکار منفی محرکی برای ذهن نیمه هوشیار شما هستند، مگر آنکه بتوانید این تکانش ها را در کنترل بگیرید و آن را به گونه ای مطلوب تر تغذیه کنید.
ذهن نیمه هوشیار بیکار باقی نمی ماند. اگر در ذهن نیمه هوشیار خود میلی نکارید، تحت تأثیر هر اندیشه ای که به آن برسد واکنش نشان می دهید. می دانیم که انگیزه های فکری، از منفی گرفته تا مثبت، پیوسته به ذهن نیمه هوشیار ما می رسند. در حال حاضر کافیست به خاطر داشته باشید که با توجه به آنچه بدون علم و اطلاع شما به ذهن تان می رسند زندگی می کنید. برخی از این افکار منفی و گروهی دیگر مثبت هستند. در این مرحله باید ذهن نیمه هوشیار خود را به روی انگیزه های منفی ببندید. باید به جای آن افکار مثبت را به ذهن نیمه هوشیار خود هدایت کنید. وقتی به این مرحله می رسید، کلید گشودن ذهن نیمه هوشیار خود را در اختیار دارید. می توانید آن را چنان کنترل کنید که هیچ اندیشهٔ نامطلوبی نتواند بر ذهن نیمه هوشیار شما اثر بگذارد.
بدانید هر چه را انسان خلق می کند، به شکل یک انگیزه فکری است. انسان تا چیزی را در اندیشهٔ خود نبیند، نمی تواند آن را خلق کند. انگیزه فکری به کمک نیروی تصور و تخیل می تواند به برنامه تبدیل شود. وقتی تخیل و تصور انسان تحت کنترل درآید، می توان از آن برای ایجاد برنامه یا هدف هایی که منجر به موفقیت در حرفهٔ اشخاص می شوند استفاده کرد. انگیزه های فکری برای آنکه تبدیل به معادل های فیزیکی خود شوند باید ابتدا از مسیر تخیل و تصور عبور کرده و با ایمان و اعتقاد همراه شوند. درهم آمیختن ایمان با برنامه یا هدف تنها به کمک تصور و تخیل امکان پذیر است. با توجه به این گفتار به روشنی مشخص است که استفادهٔ داوطلبانه از ذهن نیمه هوشیار مستلزم هماهنگی و استفاده از همهٔ اصول است.
- زمان انتشار: دو شنبه 29 آذر 1400
-
نظرات()